توی صف نانوایی وایسادم مرده میگه : ببخشید اینجا صف نانوایی. می گم : پ ن پ دیوار دفاعی گرفتیم نانوا می خواد ضربه ایستگاهی بزنه.
توی صف نانوایی وایسادم مرده میگه : ببخشید اینجا صف نانوایی. می گم : پ ن پ دیوار دفاعی گرفتیم نانوا می خواد ضربه ایستگاهی بزنه.
رفتم داروخانه عصا بگیرم . مرده میگه: عصا واسه راه رفتن می خوای . میگم: پ
ن پ حضرت موسی آموزش تبدیل عصا به اژدها گذاشته می خوام برم کلاس
منو از داروخانه پرت کرد بیرون بیشعور
به داداشم گفتم دلم درد میکنه چیکا کنم؟!!
گفت برو تو دستشویی دست بنداز ته گلوت...
گفتم واسه چی؟واسه اینکه بالا بیارم؟؟
.
.
گفت پ ن پ واسه اینکه ب*ر*ی*ن*ی
یعنی نابود شدما:||